بچه هیئتی

مرد گریه می‌کند... اما زیر سیاهی هیئت

بچه هیئتی

مرد گریه می‌کند... اما زیر سیاهی هیئت

بچه هیئتی

ما را ز تو، غیر از تو تمنایی نیست
حلوا به کسی ده که محبت نچشیده...
مادرم زهرا

منوی بلاگ
طبقه بندی موضوعی
شنبه, ۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۵ ب.ظ

آینده نوشت1- جان مایه روزگار

امروز6 خرداد 1410 است و من 40 ساله ام!

قریب به 17 سال پیش، شب جمعه‌ای بود و من هیئت نرفته؛ در خانه‌ی ییلاقی کرج، مشغول کتاب خواندن بودم.

چهارجلد کتاب پیدا کردم که زمستانم را با آن سپری کردم!

چهارجلد، مجموعه آثار چخوف. چهار جلد که همه‌اش داستان‌های کوتاه بود و هر کدامش 600 صفحه!

چهار جلد که 170 داستان کوتاه و بلند داشت.

البته اینها همه گزیده بهترین داستان های چخوف بود. وگرنه در سال 1883 از او 106 داستان و در سال 1884 از او 78 داستان و در سال بعد 111 داستان و ...

 

آنتوان پاولویچ چخوف. پزشک، داستان سرا، نویسنده، نمایش‌نامه نویس پر آوازه روسی.

اندیشمندی که دیدگاهش از انسان و ارزش انسان را داستان می‌کرد.

او از حرفه‌ی اصلی خود- طبابت- غافل نمی‌ماند. در کنار پزشکی و طبابت، ده‌ها نمایشنامه‌ی کوتاه و بلند، نزدیک به 600 داستان کوتاه و بلند، صدها مقاله و یادداشت و هزاران ‌نامه ( نامه‌های گردآوری شده او، در حدود 12 جلد انتشار یافت) را به رشته تحریر درآورد.

او یک انقلابی بود!

 

یک سال قبل از آشنایی‌ام با چخوف، با نادر ابراهیمی آشنا شدم.

کسی که ابن مشغله اش آرامش دهنده‌ی جوانی‌ام بود و هنوز که هنوز است کتابهایش را مرور می‌کنم و با یک عاشقانه‌ی آرامش زندگی...

او 108 عنوان کتاب(138 جلد) در موضوعات و قالبهای مختلف دارد.

 

نادر ابراهیمی. سال1342 نوشتن را شروع کرد و 1379بیمار شد.

تنوع از آثارش می‌بارد: شعر و ترانه، داستان کوتاه، داستان کودکان، زندگی‌نامه، سفرنامه‌، رمان، فیلم‌نامه، تئوری داستان تحلیل نقاشی و حتی دایره‌المعارف و ترجمه و ...

زن داشت و بچه داشت و کار دولتی نداشت و پدر پولدار نداشت و ...

او هم یک انقلابی بود!

 

من هم یک انقلابی‌ام!

وقتی خالی باشی از تراوش خبری نیست... اما اگر پر باشی...

 

هنوز هم این سال ها سراغ آن متنی می‌روم که آن عزیز نویسنده، در صفحه اول سایتش آورده بود:

آورده‌اند "جان مایه روزگار" چیزی است که بازگشت به آن شدنی نیست. فروپاشی این جان مایه از آن است که جهان به پایان خود نزدیک می‌شود. یک سال نیز، از همین رو بهار یا تابستان ندارد. یک روز هم، به همین سان.

بازگرداندن جهان امروز به صد یا چند صد سالِ پیش، شاید دل خواهِ آدمی باشد، اما شدنی نیست.

پس ارزنده است که هر نسلی، آن چه در توان دارد، به کار بندد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۹/۰۱
امید

نظرات  (۳)

۰۲ آذر ۹۳ ، ۰۹:۱۲ علی اکبر قلیچ خانی
آنها انقلابی نبودند مبارز بودند. مبارز. حرکت انقلابی چیز خوبی نیست با این که در متن اش اتفاق های خوبی می افتد ولی به آرمانهایش ختم نمی شود یکی از دلایلش، تعادل را به سمت توازن برهم نمی زند... ولی مبارز هر جا هست آنجا خبرهای خوبی اتفاق خواهد افتاد مهمترین اتفاقش خروج از غفلت است، بیداری و جنب و جوش دور و بر مبارز چرخ میزند...
پاسخ:
تعریف من از حرکت انقلابی با آدم انقلابی فرق می کند
امام خمینی انقلابی بود، مبارز جزئی از انقلابی است...
ولی در کل
جفتش دو تایت!
۰۲ آذر ۹۳ ، ۰۹:۱۵ علی اکبر قلیچ خانی
غیر از دو خط اول که خودت به طور کاملا واضح، کد آینده دادی باقی نوشته هات نگاه آینده به گذشته را ندارد و اگر هم بگویی کسی باور نمی کند المانهایی که از آینده متصوری را باید بیاری. این که گفتی الان چهل سال بعد است که خواننده با تو رو در بایستی ندارد که بگوید چشم و منتقل به آینده شود ... دقت بیشتری داشته باش
پاسخ:
من هدفم نیست مخاطب را ببرم 17 سال آینده
می خواهم بگویم این نکاتی که اینجا می گویم چیزهایی است که تا 40 سالگی ام مدام باهاشان رو برو ام-از این جنس اند مطالب
ولی خب
حرفتان کاملا درست است
سعی می کنم بعد از این بیشتر واقعی اش کنم
۰۲ آذر ۹۳ ، ۲۲:۳۰ یادواره شهدا
 
شب خاطره بسیج !!
منتظریم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی