بچه هیئتی

مرد گریه می‌کند... اما زیر سیاهی هیئت

بچه هیئتی

مرد گریه می‌کند... اما زیر سیاهی هیئت

بچه هیئتی

ما را ز تو، غیر از تو تمنایی نیست
حلوا به کسی ده که محبت نچشیده...
مادرم زهرا

منوی بلاگ
طبقه بندی موضوعی

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

1- اغراق نمی‌کنم و نمی‌گویم بهترین فیلم! اما جزو بهترین فیلمهایی بود که دیده‌ام تا کنون در عمرم.حالم را خوب کرد!

فهمیدم می شود فیلم هیئتی ساخت! حتی در قعر هالیوود...

فیلمی پسا رستاخیزی!

در موردش زیاد توضیح نمی‌دهم... حس و حالش نیست!

اگر اینترنت دم دستتان است دانلود کنید و ببینید. اگر هم نه از من بگیرید اگر دم دستتان هستم(این دومی بعید است! پس همان دانلود کنید بهتر است!)

پ‌ن1) دیالوگ عالی:

1- به راهت ادامه بده. این به تو ربطی نداره.

2- نفرین بر زمین

به خاطر ما

از خارهایی و از تیغ هایی که از گناه روییدند

برای رفتن از زمین گرفته می شویم

از خاکیم و دوباره به خاک بر می‌گردیم

پ‌ن2) چی؟ اسم فیلم؟!

آهان... The book of Eli

 

2- تعطیلات خود را چگونه سپری کردید؟

نصف شب زنگ زدیم رفیقمون با ماشین اومد دنبالمون رفتیم بغل رودخونه سیب زمینی آتیشی خوردیم! خودمون رو هم مالیدیم به سپر ماشینش که سپری شده باشیم... خونه فک و فامیل هم رفتیم...

کتاب هم خوندیم. کلی هم فیلم دیدیم! مثلا ماتریکس رو که قبلا دیده بودیم و نفهمیده بودیم رو نشستیم دوباره سه قسمتش رو دیدیم(چون معتقد بودیم که فهممون بالاتر رفته مثلا) و ایندفعه فهمیدیم! و فیلمهایی دیگر...

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۵۱
امید